امروز یک روز بارانی بود ...
بوی خاک نمناک را دوست دارم ... بوی دوستی می دهد. بوی خاطره می دهد. خیلی سبک شدم امروز! همین که از خانه بیرون آمدم گویی همه غم هایم را فراموش کردم ...
اگر باران نبود ...
پ.ن: خدایا کاتالوگ دلم رو نخوندم که خودم بتونم تعمیرش کنم. یک روز میارمش گارانتی ... اگر لازمه عوضش کن اگرم قابل تعمیره که چه بهتر ... فقط یکی دو بار زمینش زدم. از گارانتی خارج نیست؟
خدایا!در دل غریبه آتشی برپا کن که هرچه غیر تو در آن وارد میشود رابسوزاند...
دوست خوبی که نمیشناسمت اما میشناسمت گارانتیه خدا تا اون لحظه ای که روحت به گلوگاه نرسیده ضمانت داره!ضمانتشم یه جوریه که نه تنها تعمیر می کنه که اگه بخوای با یه عذر خواهی یه دونه نوشو بهت میده...موفق باشی!
راستی شما نمیخوای جواب کامنتاتو بدی؟؟
ممنون از کامنتتون. دوست دارم شنونده باشم. چون معمولاً چیزی برای گفتن ندارم. فقط بعضی وقتا یه جمله هایی می نویسم که آرومم کنه!