یادداشت های غریبه

از نرگس بی ریا و از یاس سپید، بر مردم روزگار ما هیچ مگو!

یادداشت های غریبه

از نرگس بی ریا و از یاس سپید، بر مردم روزگار ما هیچ مگو!

برهان قاطع

فرصت ما تنها یک بار بود
و تمام آن برای اثبات گذشت

با اصولی که آن قدر برایمان محکم بودند
که به اثباتشان فکر هم نکردیم

پس برهان های قاطعی آوردیم و
خود را ثابت کردیم،

با همان اصولی که

در آخر فهمیدیم همه آنها خود غلط بودند

و ما،
همچنان مجهول
به دیار دیگر شتافتیم!

پ.ن: امتحان منطق نزدیک است!

باز می گردم

باز می گردم. همیشه باز می گردم.

مرا تصدیق کنی یا انکار،
مرا سر آغازی بپنداری یا پایان،
من در پایان پایان ها فرو نمی روم.

مرا بشنوی یا نه، مرا جستجو کنی یا نکنی،
من مرد خداحافظی همیشگی نیستم.

باز می گردم. همیشه باز می گردم.

هلیا! خشم زمان من بر من مرا منهدم نمی کند.
من روح دائم یک دوست داشتن هستم.

نادر ابراهیمی

بدون شرح

یک روز برفی زمستان آغاز شد
و یک شب بارانی پاییز پایان گرفت

بهارم را می گویم ...

تابستان در راه است.

باید یک بادبزن بخرم. با اجازه ...