یادداشت های غریبه

از نرگس بی ریا و از یاس سپید، بر مردم روزگار ما هیچ مگو!

یادداشت های غریبه

از نرگس بی ریا و از یاس سپید، بر مردم روزگار ما هیچ مگو!

چون می کشی تصویر مردان خدا؟

گفتمنش نقاش را نقشی بکش از زندگی   با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا   تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید
گفتمش نامردمان این جهان را نقش کن   عکس یک خنجر ز پشت سر پی مولا کشید
گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم   راه عشق و عاشقی و مستی و نجوا کشید
گفتمش تصویری از لیلی و مجنون را بکش   عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن   در بیابان بلا تصویر یک سقا کشید
گفتمش از غربت و مظلومی و محنت بکش   فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید
گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم   گریه کرد آهی کشید و زینب کبری کشید
گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق   عکس مهدی را کشید و به چه بس زیبا کشید
گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین   گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید!

نظرات 1 + ارسال نظر
شاهین دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 15:56 http://360.yahoo.com/shahin_shr

خیلی قشنگ بود. واقعا فکر نمی کردم همچین طبع شعری داشته باشی.

البته این یکی شعر خودم نبود D:
ولی قبول دارم، خیلی قشنگه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد