انسان تا زمانی که درگیر مشکلات مادی و فیزیکی زندگی است، به چیزی بالاتر نمی اندیشد. اگر انسانی بتواند خود را از اینها برهاند، یک قدم به عالم معنا نزدیک می شود. خود سازی از آنجا آغاز می شود که انسان قادر می شود یک لحظه مستقل از مشکلات این دنیایی بیاندیشد.
حقیقت انسان مانند بخار آبی است که داخل سرنگی سربسته زاده شده. برای آزاد کردن بخار، یا باید آن قدر سرنگ را فشرد که بشکند، و یا باید سر سرنگ را بیرون کشید!
وقتی سر سرنگ بیرون کشیده می شود، انسان ها دو دسته می شوند. عده ای پرواز می کنند و عده ای به علت اختلاف فشار حاصله در داخل سرنگ می مانند.
اما زمانی که سرنگ انسان را می فشارند! اینجا نیز انسان ها دو دسته می شوند. عده ای فشار را تحمل می کنند و می شکنند و می رهند. اما عده ای حفاظی آهنین برای سرنگ خود می سازند که تا قیام قیامت نمی شکند.
بله! درسته!
سلام
خواستم بگم که اگه واسه لینک تویه لینک مایل بودید من رو لینک کنید و بگید تا من هم شمارو لینک کنم
پیشاپیش ممنون