یادداشت های غریبه

از نرگس بی ریا و از یاس سپید، بر مردم روزگار ما هیچ مگو!

یادداشت های غریبه

از نرگس بی ریا و از یاس سپید، بر مردم روزگار ما هیچ مگو!

کویر

تا قبل از این، شریعتی برایم تنها یک نام بود و چند تعریف. همان کلمات بی خاصیت که در دنیای امروز هر جوری آنها را کنار هم بگذاری به هر حال یک معنی از آن در می آورند!

دو هفته پیش به قفسه کتاب قدیمی مادرم رفتم. در یک طبقه آن، یک دسته کتاب بود، همه از دکتر شریعتی. از مادرم که پرسیدم گفت که همه را خوانده (مادرم از شیفتگان او بود).

بگذریم ...

در میان کتاب ها چشمم به کویر افتاد ... کویر ... نامی که یاد آور تنهایی، خلوص و پاکی است. چیزی در درونم به من گفت که اگر می خواهی شریعتی را بشناسی باید از کویر آغاز کنی. در حالی که به دنبال کتاب دیگری از او آمده بودم، کویر را برداشتم و از آنجا که همیشه عجول هستم، همان روز آغاز کردم.

باور نمی کنید! شریعتی که برایم تنها چهره ای و تنها کلماتی بود، چنان زیبا و آشنا نمود که هر لحظه خود را به او مشتاق تر و نزدیک تر یافتم. سرمست از این که می دیدم کسانی بوده اند، نه، هستند که برای بودن، دیگر نمی شوند. انسانهایی که خود را به روز مره گی نمی آلایند. انسان های کویری! شاید هم به این که در تمام این پنج-شش سال چه قدر احمقانه زندگی کرده ام تاسف خوردم. گاه آن قدر کلماتش به دلم نشست که بی اختیار لبخندی پر از هیجان لبانم را در آغوش گرفت و گاه آن قدر از غربتش احساس دلتنگی کردم که گویی خود را در ابدیتی یافتم که تنها یک کتاب بود و هیچ - خودم هم نبودم! آن چنان غرق شده بودم که اگر کسی با من سخن می گفت جوابی از من نمی شنید. یا شاید بعد از دو سه بار گفتن تنها یک: چی؟

کویر واقعاْ‌ همان بود که می خواستم. تمام حرف هایش درد دل من بود. شاید هم مصداق همان لفظ قدیمی باشد که: سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند! با تک تک جملاتش زندگی می کردم. من که همچون پادشاهی ستمگر بر دلم سلطه یافته بودم و سرکوب احساس را از بر شده بودم، ناگهان با شورش دل مواجه شدم. سرنگون شدم.

هر چند کویر از دلتنگی می گوید، اما حس آزادی و آزادگی را در قلب انسان بیدار می سازد. کویر همه اش زیبایی بود. اما استغنا بزرگ ترین هدیه کویر برای من بود. حسی که سالها بود که گم کرده بودم، یادم نیست از کی. ولی من دیگر به هیچ چیز این دنیا احتیاج ندارم. جز همان شناخته شدن ... که: «مجهول ماندن» رنج بزرگ روح آدمی است ... و ... هر انسانی کتابی است چشم براه خواننده اش. الان بیش از همیشه دوست دارم با یک نفر صحبت کنم (به پست مربوط به گرگ ها مراجعه کنید). یک چیز جالب است. وقتی کویر می خوانی، خود کویری می شوی (کویری بودنت را باز می یابی) و چشم که باز می کنی می بینی که انگار همه دگرگون شده اند! انگار ورق ها همه برگشته و همه رو شده و از گل و بوته های پشت آنها دیگر خبری نیست. در یک زمان همه مهاجم می شوند. جز همان ها که من اسمشان را می گذارم انسان های سفید ... پاک ... کویری!

آنهایی که کویر را خوانده اند، بگویند که این احساس من است یا شما هم همین طور بوده اید؟

خلاصه این که تا به حال هیچ حرفی و هیچ نوشته ای این قدر تمام، به دل من ننشسته بود. و دلم نیامد که هیچ نگویم! در ضمن خیلی ظالمانه بود که بگویم کتاب «قشنگ» ی است (و همین)!

پ.ن: چند روز پیش وقتی کتاب را دستم دیدی گفتی که خیلی وقت پیش آن را خوانده ای و «بعضی جمله هاش قشنگه!» اما باید بگویم که با نظرت مخالفم. به نظر من آوردن این حرفها و خرد کردن آنها در قالب جمله و سپس تصمیم گیری درباره این تکه پاره ها خیلی بی انصافی است.

پ.ن: در ضمن در به در به دنبال کتاب های دیگر دکتر شریعتی ام. اینجا خیلی هاش گم شده! اگر هر کدوم رو دارید خبر کنید که اگر نداشتم ازتون بگیرم.

نظرات 4 + ارسال نظر
حیتا پنج‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 19:23

سلام یر خویشاوندروحم!
حقیقتش منم وقتی که هنوز خیلی بچه تر از امروزم بودم این کتابو خودنم بنابرابن بهتره الان بگم یا چیزی نفهمیدم یا یادم رفته.اما کتاب {حج}رو خوندم...فوق العاده زیباست.اصلا هم فکر نکن که فقط مال زمانیه که بخوای بری حج!اصلا!
کتابیه که بدرد زندگی کردن باهاش می خوره...حتما حتما بخونش.در ضمن من دارم اما راحت میتونی پیداش کنی.توصیه می کنم بخری تا برا همیشه تو کتابخونت داشته باشی.
جواب سئوالمو ندادی:انگیزه ات از نوشتن چیه؟

غریبه پنج‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 19:41

هیچی. فقط این که سر نرم!

الف.کاف جمعه 27 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 17:58

نمی‌دونم تهرانی یا نه... اگه تهرانی کافی ِ که عضو کتاب‌خونه‌ی حسینیه‌ی ارشاد بشی... همه‌اش اون‌جا هست... کامل...

غریبه جمعه 27 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 19:56

امروز در یک حرکت انقلابی همه اش رو گیر آوردم! فقط یه تعداد انگشت شماری مونده ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد