یادداشت های غریبه

از نرگس بی ریا و از یاس سپید، بر مردم روزگار ما هیچ مگو!

یادداشت های غریبه

از نرگس بی ریا و از یاس سپید، بر مردم روزگار ما هیچ مگو!

نادر ابراهیمی و جمعی از من ها

امروز روز تشییع پیکر نادر ابراهیمی بود. مردی با آن همه گوهر زیبا که برای ما باقی گذاشت. جمعیت در اطراف خانه هنرمندان موج می زد. در دستان هر کس پوستری بود که با دست خط خودش روی آن چیزی نوشته بود:

-از تمام خنده ها آن را بستان که جانشین گریستن شده است

-حق است که به یاد من اشک به چشمان خویش بیاورید؟

-دیشب در خواب دیدم که باز گشته ای ...

-یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست

-در عشق من به این سرزمین آیا هرگز امکان تقلیلی هست؟

پیکر او را آوردند. صدای گریه ها و الله اکبرها بلند شد. پیشتاز حمل کنندگان آقای دوربینی بود. فکر نمی کنم این مرد به جز در مقابل دوربین قرار گرفتن چیز دیگری برایش مهم باشد. حتی عشق. عده ای آدم مشهور آمدند و از فضایل این عاشق بزرگ نام بردند که البته لا به لای حرفهایشان معدود تبلیغاتی هم برای آثار خویش می کردند. من در این میان به چهره ها نگاه می کردم. برخی به خاطر نادر آمده بودند. آزرده بودند. اشک می ریختند. اما عده بسیاری آمده بودند که آمده باشند.

از پیشخوان طبقه دوم چند جوان دوربین های عکاسی خود را مانند سلاح های پیشرفته به سمت پیکر نادر نشانه رفته بودند تا او را شکار کنند. غمی در چهره شان دیده نمی شد. تنها می خواستند عکاسان خوبی شناخته شوند. یک جوان به سمت ما آمد و ما را راهنمایی کرد که چگونه پوستر را نگاه داریم که عکس خوبی بگیرد. چند بار با دوربینش حرکات نمایشی انجام داد و باز به ما گفت که کمی به حالت پوستر تغییر دهیم. آن قدر عصبانی شده بودم که می خواستم محکم روی دوربین بزنم و بگویم این اصل نیست. آن اصل است.

راستی چرا در هیچ شرایطی من ها از بین نمی روند؟ حتی در شرایطی که یک چنین انسانی از میان ما رفته است که دور از تکبر بود؟

نظرات 5 + ارسال نظر
سامان دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 20:03

اگر سوگواران اشخاص بزرگی چون نادر اینها باشند، یعنی سوگواران خودشان چه کسانی خواهند بود؟
یعنی هنوز هم کسانی خواهند بود که برای آنها آمده باشند؟

fasleno چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:25 http://fasleno.blogsky.com

Ruhash shad...vaghean chizi nemishe goft...kheili jalebe ke hata tu chenin sharayeti harkasi fekre khodeshe..albate jaleb ke bishtar dard avar!

mikhastam farsi benevisam vali nemishod..

مرجان چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 18:29 http://dayy.blogsky.com

من آخرش نفهمیدم این نادر ابراهیمی چیکاره بود فقط میدونم که شعر ای ایران رو اون نوشته ! شاعر بود دیگه نه ؟ :دیییییییی

مرسی که وبلاگ گروهیه « خونه ما » سر میزنی :))

اتفاقا منم با قالبش مشکل دارم البته اگه با اکسپلورر یا با فایر فاکس باز کنم مشکل دارم ! با اپرا قالب وبلاگ بهم ریخته نیس

فعلا بای

مهرسا چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 23:23

موضوع اینه که ما ملت مرده پرستیم.به زنده ی آدما اهمیت نمی دیم.وقتی که از دست رفتند اونوقته که تظاهرها شروع می شه.برای هدفهای مختلف.

سلی پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 17:14 http://www.ourhouse.blogsky.com

سلام !
و تسلیت !

از خونه ی ما اودم !
ممنون که اومدی دوست من !
من نمی دونم چرا برات قالب اینجوریه؟
ولی ابزم ممنون که سر میزنی !
بام بیا !
بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد